زیباکلام: امیدوارم کارم به محاکمه کشیده نشود؛ اسرائیل را تطهیر نکردم
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۲۰۶۲۶
آفتابنیوز :
در سایه دوقطبیهای سیاسی و رسانهای کشور که متأسفانه شاید هر روز خود را به رخ میکشد، گاهی شاهد شکلگیری موجی از رادیکالیسم هستیم؛ رادیکالیسمی که عملا سبب شده شرایط برای هرگونه اظهارنظر، تحلیل یا ارزیابی توسط افراد به شدت محدود شود و به تبعش، گفتههایشان به محل چالش، حمله و توهین علیه آنها بدل شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همین فضای رادیکال، افراد را بهواسطه موضعگیریهایشان با چالشهای متعددی مواجه میکنند که یکی از آنها صادق زیباکلام است. این استاد سابق دانشگاه، نهتنها بهواسطه آنچه درخصوص حمله تروریستی کرمان گفته و نوشته به نوعی با توهین مواجه شد، بلکه اکنون کارش به دادسرای فرهنگ و رسانه هم کشیده شده است. ازاینرو به گفتوگویی با این تحلیلگر مسائل سیاسی نشستهایم تا ارزیابی او را از این فضای رادیکال و دوقطبی و نیز توهینها علیه خودش جویا شویم.
جناب زیباکلام بعد از مصاحبهای که داشتید و مشخصا توییتی که در شبکه اکس، درباره حادثه کرمان هم نوشتید شاهد دور جدیدی از حواشی درباره شما بودیم. هرچند در این سالها بهواسطه مواضعتان، چنین مواردی سابقه داشته است، اما به نظر میرسد اینجا منظور شخص صادق زیباکلام نیست، بلکه یک طیف فکری است که شما هم در آن جای میگیرید. با وجود این اگر بخواهیم این حواشی جدید را به بوته نقد ببریم، میتوان از دو جنبه آن را بررسی کرد؛ نخست دلایل و چرایی آن و دوم نفس توهین در فضای سیاسی و رسانهای علیه کارشناسان و تحلیلگران است. در باب نخست آنچه میتواند از دلایل این توهینها به شما درباره حادثه کرمان باشد، موضوع مبرادانستن اسرائیل از دخالت و نقش مستقیم در این حمله تروریستی از منظر شماست. آیا واقعا صادق زیباکلام به دنبال تطهیر رژیم اسرائیل در این حادثه بود؟
مصاحبه را از جایی خوب و چالشی شروع کردید. مسئله تطهیر اسرائیل نیست، بلکه منطق تحلیلی است. من به عنوان یک کارشناس باید دلایل و شواهد کافی برای مطرحکردن هر موضوعی داشته باشم یا خیر؟! روی هوا که نمیشود تحلیل کرد! اصلا فرض بگیریم که فردی مثل من نظر، موضع و تحلیلی متفاوت و حتی متضاد با نظر مسئولان، دولت، وزارت امور خارجه و شورای عالی امنیت ملی داشته باشد و مقامات اصرار و تأکید داشته باشند که حمله تروریستی کرمان که (من هم تأکید میکنم به شدت محکوم است)، کار آمریکا و اسرائیل است و در آن سو، فرد دیگری که اسمش صادق زیباکلام باشد، تصریح میکند که براساس فهمش از منطق روابط بینالملل، معادلات منطقه و همچنین رفتار خود اسرائیل در سالهای گذشته بعید به نظر میرسد که اسرائیل، نقش و دخالت مستقیمی در حادثه تروریستی کرمان داشته باشد.
پس اینجا مسئله نگاه حزبی یا جریان خاص رسانهای نیست، بحث این بود که واقعا از یک منظر تحلیلی سیاسی و بینالمللی باید به این سؤال، پاسخ بدهیم که چه دلیل یا دلایلی وجود دارد که در این وضعیت و شرایط، اسرائیل بخواهد این حمله تروریستی در کرمان را انجام دهد؟ اصلا چه سود یا منفعت و فایدهای برای اسرائیل دارد؟
اما موضوع همینجاست که به نظر میرسد منتقدان شما از صداوسیما تا کیهان و البته خیلی از کارشناسان دیگر فارغ از جایگاه حزبیای که دارند معتقدند در لایههای دوم و سوم این حمله تروریستی میتوان ردپایی از اسرائیل پیدا کرد که بهعنوان حامیان اصلی داعش، این حمله را انجام داده باشد. شما منکر این موضوع هستید؟
ببینید آنچه من گفتم و آنچه شما میگویید دو چیز کاملا متفاوت است، اما نکته مهمی که وجود دارد این است که آیا آنچه من مطرح کردم به معنای تطهیر اسرائیل است؟! به هیچ عنوان. من میگویم در حادثه تروریستی کرمان، مشخصا صادق زیباکلام دلایل منافع و اهدافی را برای ارتباطدادن اسرائیل با این انفجار تروریستی نمیبیند؟ آیا این میشود تطهیر اسرائیل؟ آیا این میشود که من اسرائیل را از ترور و تروریسم مبرا کردهام؟! خیر.
من همیشه گفتم که هم اسرائیل و هم آمریکا در همین ایران و دیگر جاهای دنیا تا دلتان بخواهد دست به ترور و آدمکشی زدهاند، اما رفتار تلآویو و واشنگتن در ترور کاملا مشخص است. ببینید مسئله اینجاست که شما درست میگویید، برخیها معتقدند این حمله تروریستی کار اسرائیل است، اما در مقابل من میگویم اولا هیچ دلیل، سود و منفعتی برای اسرائیل وجود ندارد و دلیل دوم من این است که براساس رفتارشناسی اسرائیل تا به اکنون شاهد حملات تروریستی از این دست مشابه با حادثه کرمان توسط اسرائیلیها نبودهایم.
اگر به سابقه حملات تروریستی آمریکا و اسرائیل نگاه کنیم میبینیم که در پروژههای ترور این دو بازیگر به شکل نقطهای و مشخص عمل کردهاند. مثلا آمریکا در یکی از جدیدترین ترورهای خود با یک حمله دقیق پهپادی، فرمانده القاعده را در کابل ترور میکند یا اسرائیلیها در هر حمله تروریستی با ارزیابی و اشراف کامل اطلاعاتی به دنبال حذف فرد یا افراد مشخص هستند. یعنی ترور کور و کشتار بدون هدف در دستور کار آمریکا و اسرائیل نیست.
شما اگر به تمام حملات تروریستیای که در ایران، منطقه و جهان منتسب به اسرائیل است به دقت نگاه کنید، میبینید که این حملات با یک اشراف اطلاعاتی و با هدف حذف فرد مشخص صورت گرفته است. شما به ترور شهید فخریزاده نگاه کنید، در آن حادثه تروریستی حتی همسر شهید فخریزاده هم خون از دماغش نیامد. این نشان میدهد که اسرائیل در ترور و حذف افراد مدنظر خود چگونه رفتار میکند. شما به حمله تروریستی لبنان نگاه کنید، اسرائیل به شکل مشخص فقط صالح العاروری و چند نفر از معاونان و دستیاران او را با یک حمله پهپادی مشخص هدف قرار داد و به شهادت رساند، حتی به ساختمانهای اطراف هم آسیبی وارد نشد، آن هم در آن منطقه بسیار شلوغ بیروت!
در ترور شهید سیدرضی موسوی هم اسرائیلیها با اشراف اطلاعاتی میدانستند که وی چه ساعتی، در چه مکانی حضور دارد و همسر و فرزندانش در آن ساعت کجا هستند؛ یعنی برای مثال اسرائیل میتوانست سیدرضی موسوی را در همان سفارت ایران در سوریه هدف قرار دهد، اما بعد از آنکه سیدرضی موسوی از سفارت خارج شده و به خانه مراجعه کرده، این حمله انجام شده است. جالب است در زمان حمله حتی همسر و فرزندانشان در خانه حضور نداشتند. ترور دانشمندان هستهای ایران هم که خاطر همه هست. در این حملات تروریستی برای حذف دانشمندان هستهای هم اقدامات به صورتی انجام شده است که فقط فرد مورد نظر ترور شود.
با توجه به مجموع این نکات است که صادق زیباکلام تأکید و تصریح میکند آنچه در کرمان و در بهشهادترساندن جمعی از هموطنان اتفاق افتاده است، با توجه به رفتارشناسی اسرائیلیها و آمریکاییها در ترورها، بسیار بعید است که این کار، کار اسرائیل یا آمریکاییها باشد؛ حالا اینکه در این میان برخی بخواهند از تحلیل و گفته من سوءبرداشت و سوءتعبیر کنند که مثلا صادق زیباکلام به دنبال تطهیر اسرائیل است، خیر بههیچعنوان چنین چیزی نیست. با قاطعیت اعلام میکنم من بهدنبال تطهیر هیچ چیزی نیستم. من برای گفته خودم باید ادله، شواهد و دلایل کافی داشته باشم.
میخواهم از منظر دیگر گفتههای شما را به بوته تحلیل ببرم تا شاید به چرایی برخی رفتارها واقف شویم. شما معتقدید اسرائیل در اقدامات تروریستی خود فقط فرد یا افراد مورد نظر را حذف میکند، بدون آنکه تلفات انسانی یا خسارات جانبی در پی داشته باشد. آیا این میتواند به معنای نادیدهگرفتن رفتار اسرائیل طی سه ماه گذشته در غزه باشد که نزدیک به ۲۴ هزار قربانی در پی داشته است.
اینجا به نظرم سعی شده است که تحولات جنگ حماس و اسرائیل و جنایات در غزه با حادثه تروریستی کرمان مخلوط شود، اما باید این دو مسئله را از هم جدا و تفکیک کرد. آنچه در غزه صورت گرفته، یک جنایت تمامعیار است و جای هیچگونه دفاعی ندارد، عملکرد اسرائیل در غزه یک جنایت نسلکشی و کشتار تمامعیار است، نه یک اقدام تروریستی. یعنی اسرائیل بعد از حمله هفتم اکتبر و طوفانالاقصی اکنون تهاجم هوایی، زمینی و دریایی به نوار غزه را در دستور کار قرار داده است و در سه ماه گذشته یک جنایت و نسلکشی بیسابقه انجام داده، اما بههیچعنوان صادق زیباکلام آن را بهمثابه اقدام اسرائیل برای ترور افراد در نظر نمیگیرد.
«ترور»، معنا و تعریف خود را دارد و «جنگ» هم اقتضائات خود را دارد؛ «جنگ» با «ترور» یکی نیست. اسرائیل در اقدامات تروریستی برای حذف افراد کاملا متفاوت عمل میکند. پس نمیتوان این دو مسئله را با هم مخلوط کرد یا حداقل من نمیتوانم آنها را با هم مخلوط کنم که...
باز هم از منظر مقابل، گفتههای شما را به چالش بکشم؛ شاید اینگونه برداشت شود که تحلیل شما به معنی آن است که اسرائیل برای جان افراد ارزش قائل است، به همین دلیل در مقوله و مبحث «ترور و ترویسم» شما نقش این بازیگر (اسرائیل) را در حمله تروریستی کرمان نادیده میگیرید؟
بله اینجا من میتوانم به گفتهها و نوشتههای خودم انتقاد داشته باشم که میشد از واژه بهتری استفاده کرد. اما صادق زیباکلام بههیچعنوان سعی نداشته است اینگونه القا کند که اسرائیلیها رفتار انساندوستانهای دارند یا در ترور و جنگ، کاملا انسانی عمل میکنند؛ بله من با شما موافقم و میشد که از واژه درستتری استفاده کرد. همینجا در گفتگو با روزنامه «شرق» با تأکید میگویم که گفته من بههیچعنوان به معنای این نیست که اسرائیل، چه در ترور و چه در جنگ رفتار انسانی دارد؛ ولی درعینحال من باور دارم که عملکرد اسرائیل در اقدامات تروریستی متفاوت از جنگ است.
اسرائیل در اقدامات تروریستی با اشراف اطلاعاتی و با هدف حذف فرد مشخص وارد عمل میشود تا کمترین تلفات جانبی را به دنبال داشته باشد. اما این به معنای آن نیست که اسرائیلیها انسانی عمل میکنند؛ خیر. این گفته به معنای آن است که اقدامات تروریستی اسرائیل هدفمند است. البته مسئلهای که وجود دارد این است که من در یک گفتوگوی نیمساعته که داشتم واقعا از ابعاد مختلف موضع خودم را شکافتم و تحلیل و تبیین کردم؛ حالا اینکه برخیها با سوءتعبیر، سوءبرداشت و سوءنیت این توهینها را مطرح کنند، بههیچعنوان جای دفاع ندارد.
به واسطه مواضعی که مطرح کردید، کار شما به دادسرای فرهنگ و رسانه کشیده شده است، میتوانید از این جلسه برای ما بگویید؟ چه گفتید و چه شنیدید و آیا آنچه که مطرح کردهاید برای بازپرس قانعکننده بود؟
سؤال خوبی را مطرح کردید. اول این را بگویم که واقعا برای من توهین از سمت صداوسیما یا کیهان مهم نبود، اما جالب است که در موارد پیشین، هر زمان که کار به احضار من کشیده میشد، این اتفاق از طریق ارسال پیامک در همان سیستم قوه قضائیه صورت میگرفت که در فلان روز و فلان ساعت در کدام دادگاه حضور پیدا کنم. اما این بار به فاصله یکی، دو روز بعد از آنچه مطرح کردم، تلفنی من را احضار کردند و گفتند که باید فردا صبح در دادسرای فرهنگ و رسانه حاضر شوم و من روز سهشنبه به دادسرا رفتم.
اکنون مسئول و بازپرس این پرونده من آقای دکتر حمید درگاهی است و از اقبال بلندم، آقای درگاهی یک حقوقدان و انسان کاملا متین، مؤدب و محترمی بود که در کمال ادب و احترام با متهمان برخورد میکند. البته در همان جلسه بازپرسی من به آقای درگاهی گفتم که واقعا از نظر حقوقی چه جرمی مرتکب شدم و این جرم را برای من تعریف کند. امیدوارم برایم قرار منع تعقیب صادر شود و کار به محاکمه کشیده نشود.
در دفاع خودتان چه چیزی گفتید و شنیدید؟
من آنجا در جلسه بازپرسی به آقای دکتر درگاهی گفتم که یک دوجین پست در فضای مجازی برای هفتم اکتبر گذاشتم و در تمام این پستها منتقد جدی رفتار اسرائیل در نسلکشی، جنایت و کشتار در غزه هستم. جالب است که در یکی از همین پستها عکس یک دختربچه فلسطین در غزه به نام نسیبه را منتشر کردم که خانهاش توسط اسرائیلیها بمباران شده بود و خانوادهاش را از دست داده بود.
من در همان پست خطاب به اسرائیلیها و غربیها گفتم که گناه این دختربچه چیست؟ بعد صادق زیباکلام را با این نگاه و این پستهایی که در فضای مجازی علیه اسرائیل گذاشته است، متهم به حمایت از اسرائیل میکنند و آن را دادگاهی میکنند یا جالبتر اینکه صادق زیباکلام معتقد است اسرائیل بیگناهان را نمیکشد! اصلا موضوع من، چه در آن مصاحبه و چه آنچه نوشتم، ارتباطی به هفتم اکتبر و جنگ حماس و اسرائیل ندارد.
من به شکل مشخص درباره حمله تروریستی کرمان بحث کردم و یک جمله درباره غزه، مردم فلسطین و حمله و کشتار و تجاوز اسرائیل به این باریکه مطرح نکردم؛ حالا اینکه برخی بخواهند این دو تا مسئله را به هم ارتباط دهند و از دل آنچه من گفتم به دنبال برداشت مطلوب خود باشند و عنوان کنند که زیباکلام سعی در تطهیر اسرائیل دارد یا اینگونه القا میکند که اسرائیل رفتار انساندوستانهای دارد و برای جان انسانها ارزش قائل است؛ خیر بههیچوجه چنین چیزی درست نیست. من در تمام پستهایی که برای هفتم اکتبر و جنگ حماس و اسرائیل نوشتهام، بهشدت منتقد کشتار و جنایت اسرائیل در باریکه غزه هستم.
به نظر من صادق زیباکلام شده است گوشت قربانی بین دو طیف پوزیسیون و اپوزیسیون؛ یعنی فضا آنقدر رادیکال شده است که صادق زیباکلام، برای هر جا پست و کامنتی بگذارد، با حاشیه روبهرو میشود و سبب شده که...
به نکته بسیار خوبی اشاره کردید. اتفاقا من در جلسه بازپرسی روز سهشنبه خودم این را گفتم که من هر پستی برای انتقاد از اسرائیل در جنایت، کشتار و نسلکشی در غزه گذاشتم و تأکید داشتم که این میزان از کشتار بیگناهان، زنان و کودکان در این باریکه با هیچ منطق، استدلال و ادلهای قابل توجیه و قابل دفاع نیست، با چه حملاتی در فضای مجازی روبهرو شدهام و چه توهینهایی به من شده است.
بله در اوایل عملیات طوفان الاقصی برخیها با تکیه بر اصل دفاع از خود توسط اسرائیل در برابر آنچه که حماس انجام داد، به دنبال توجیه کشتار اسرائیل در نوار غزه بودند، اما امروز و سه ماه کشتار و جنایت باعث شده است حتی برخی حامیان پروپاقرص اسرائیل هم دیگر منتقد جدی رفتار اسرائیل باشند. شما مواضعی که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا در سفر به اسرائیل مطرح کرد، ببینید.
حالا شما نمیدانید وقتی من هم انتقادها و مخالفت شدیدم را به کشتار فلسطینیها از سوی اسرائیل در نوار غزه از طریق پستها در صفحهام مطرح میکردم، چه توهینها، فحاشیها و ناسزاهایی از سوی براندازان، سلطنتطلبان و اپوزیسیون علیه شخص صادق زیباکلام صورت میگرفت و در نهایت هم همان جملات تکراری را که صادق زیباکلام یک سوپاپ اطمینان، وسطباز و مزدور است، به کار میبردند. چرا؟! چون صادق زیباکلام منتقد جنایت، کشتار و نسلکشی اسرائیل در نوار غزه است. جالب اینجاست که همزمان در داخل هم من را دادگاهی میکنند.
پس باور دارید که شما از دو طرف مورد انتقاد هستید؟
مسئله قربانیبودن صادق زیباکلام نیست؛ مسئله اینجاست که جامعه امروز ما متأسفانه پر از بغض، کینه و نفرت است. دیگر رفتار و مشی میانه و مبتنی بر عقلانیت و تفکر جایی ندارد. مسئله اینجاست که اکنون خشونت و خشونتخواهی، چه در میان برخی رادیکالهای داخلی و چه در میان طیف اپوزیسیون و براندازان خارج از کشور، به یک امر مقبول تبدیل شده است.
میخواهم از شما بپرسم بهکاربردن برخی الفاظ و واژهها قابل توجیه است؟ اصلا فرض را بر این بگیریم که تحلیل شما هم کاملا غلط و جانبدارانه است، آیا باز هم توجیهی برای این خواهد بود که یک فرد را با این الفاظ خطاب کنند؟
فتحالهی عزیز واقعا دلم نمیآید اینگونه حرف بزنم، اما کاش همین کسانی که این ادبیات و این جملات و توهینها را مطرح میکنند، سری به دانشکده حقوق و علوم سیاسی میزدند و از دانشجویان میپرسیدند صادق زیباکلام در حوزه تدریس چگونه عمل کرده است یا کارنامه علمی من را بررسی میکردند. صادق زیباکلام جزء معدود استادانی است که در یک بازه زمانی کوتاه از مرحله استادیاری به مرحله استادتمامی رسید. خیلی از همکاران من با همان درجه استادیاری بازنشسته میشوند؛ حداکثر به مرحله دانشیاری خواهند رسید.
واقعا کم پیدا میشود کسی مانند صادق زیباکلام که در یک بازه زمانی ۱۰، ۱۵ساله بتواند از مرحله استادیاری به استادتمامی برسد یا دانشکده حقوق و علوم سیاسی برایش تقاضای درجه استادتمامی بکند که دانشکده حقوق و علوم سیاسی این تقاضا را برای من کرد. حالا با این عقبه و پرونده علمی و دانشگاهی خودم و حضور در سخنرانیهای بینالمللی متعدد و کنفرانسهای علمی فراوان، در یک روزنامه من را کودن خطاب میکنند و به حال شاگردان من افسوس میخورند. حقیقت آن است که این توهینها برای من چندان اهمیتی ندارد.
منبع: شرقمنبع: آفتاب
کلیدواژه: حمله تروریستی کرمان زیباکلام اسرائیل در اقدامات تروریستی حمله تروریستی کرمان حمله تروریستی صادق زیباکلام حادثه تروریستی حملات تروریستی تطهیر اسرائیل هیچ عنوان اسرائیلی ها هفتم اکتبر توهین ها نوار غزه مسئله ای گفته ها نسل کشی برای من پست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۲۰۶۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میزگرد تخصصی ارزیابی عملکرد رسانهای ایران در عملیات وعده صادق در قم برگزار شد
به نقل از دانشگاه ادیان و مذاهب قم، به همت دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه، میزگرد تخصصی «ارزیابی عملکرد رسانهای ایران در عملیات وعده صادق» با حضور و ارائه اساتید و اعضای هیئت علمی این دانشکده برگزار شد.
در این جلسه دکتر سیدمرتضی اسماعیلیطبا مدیر گروه مدیریت دانشکده رسانه، بر ضرورت همگرایی بین میدان و رسانه تاکید کرد و بیان داشت: از شبکه خبر به عنوان ویترین خبری رسانه ملی، انتظار بود که در زمینه عملیات وعده صادق، بهتر و فعالتر عمل کند. هماهنگیهای کامل بین میدان و ارگانهای نظامی و اجرا کنندگان عملیات و رسانه باید وجود داشته باشد. پیوست رسانهای عملیات هم به اندازه خود عملیات مهم است. ابعاد نظامی این عملیات به عنوان مهمترین و گستردهترین عملیات پهپادی تاریخ محسوب میشود که ابعاد آن در نگاه ملی و بین المللی بسیار وسیع بود، اما پیوست رسانهای آن چندان قابل قبول نبود. شبکه خبر به لحاظ زمانی دیرتر اقدام کرد و لکنت رسانهای رسانه ملی در این مورد بسیار مشهود بود. بعد از چندین دهه سابقه فعالیت و با این تجربه فعالیت وسیع و وسعت نیروی انسانی، انتظار میرفت رسانه ملی در برخورد با بحرانهای مختلف در مراحل مدیریت پیش از بحران حین بحران و بعد از بحران بهتر عمل کند. تحلیلهای خبری در این زمینه باید مناسبتر صورت میگرفت. همچنین اموزش تکنیکهای پوشش خبری باید در راس فعالیتهای رسانه ملی قرار بگیرد تا مردم تحت الشعاع تکینکهای رسانهای شبکههای غربی و معاند قرار نگیرند.
دکتر طبا اشاره داشت: رسانه ملی به عنوان ابر رسانه کشور باید از امکانات فضای مجازی و شبکههای مرتبط با آن همزمان استفاده کند جهت پوشش اخبار مخصوصا اخباری که به اقتدار ملی مربوط است. به اعتقاد عضو هیات علمی این دانشکده، رسانهای که به تمام نیازهای مختلف مردم (سرگرمی، اطلاع رسانی و آموزشی) بهتر پاسخ دهد بیشتر مورد اعتماد مردم خواهد بود. در حال حاضر تعدد مجاری خبری وجود دارد بنابراین وقتی مردم از طریق رسانه ملی اقناع نشوند رو به سوی سایر کانالها و مجاری خواهند آورد و رسانه ملی مخاطبان خود را از دست خواهد داد. اگر رسانه ملی روایت اول را از دست دهد مرجعیت خود را از دست خواهد داد و از دست دادن روایت اول خطرناک است چرا که میدان را دودستی به دشمن تقدیم خواهد کرد. گاهی فشارهای خارج از سازمان، باعث میشود این اتفاق رخ دهد کاهش قدرت اقناع افکار عمومی هم از جمله عوامل مهم در این زمینه است.
وی در پایان افزود: این تاخیر در شبکههای العالم و پرس تی وی هم وجود داشت، اما در تحلیلهای بعد از حادثه رسانه ملی ما خوب عمل کرد. جهت افزایش مرجعیت رسانهای باید از کاهش اعتماد و ریزش مخاطب جلوگیری شود. اگر میدان را دست رسانههای دشمن دادیم این خطر است و باید این میدان را برگردانیم. طبا به راهکارهای مختلف جهت بهبود پوشش رسانهای اشاره کرد و گفت باید کمک شود تا اعتماد عمومی و مرجعیت ملی رسانه افزایش یابد و آموزش سواد رسانهای و خبری، در راس فعالیتهای رسانه قرار گیرد.
در ادامه دکتر فائزه فرهودی گفت: رسانهها در چند دهه اخیر آنچنان به رشد و تاثیر گذاری رسیده اند که به یخش جدایی ناپذیری از زندگی بشر مبدل شده اند. رسانه ملی در هر کشوری نماینده مواضع دولت آن کشور است و به این جهت مورد توجه عموم قرار دارد و از این منظر حساسیت خبری در رسانه ملی نسبت به سایر رسانهها بیشتر است.
وی تصریح کرد: همچنین دفاع دربرابر هجوم رسانهای معاندین یکی از کارویژههای مهم مهندسی پیام در رسانه شمرده میشود لذا باید مجموعهای از برنامهریزیها، طراحیها و اقداماتی که باعث کاهش آسیب پذیری فکری نیروی انسانی (مخاطبان) شود بااتخاذ راهبردهای مناسبی مورد توجه مدیران بحران که دراین بخش همان مدیران اطلاع رسانی شمرده میشوند قرار گیرد.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه گفت: مهندسی پیام یعنی تشخیص ضرورتهای اطلاع رسانی و در نظر گرفتن قالبهای مناسب جهت پیام رسانی با توجه به موقعیت مخاطبان و نوع پیام که در حوزه رسانه مخصوصا خبر رسانه مسئله بسیار مهمی است. چنانچه انتشار خبر فوری و مهمی در دستور شبکه خبری قرار بگیرد اهمیت مهندسی پیام دوچندان خواهد شد. مثلا در عملیات وعده صادق و اطلاع رسانی درباره آن با توجه به اهمیت و گستردگی ابعاد آن بحث مهندسی پیام بسیار مهم بود.
وی افزود: در واقع با توجه به مهم و بی سابقه بودن عملیات وعده صادق انتظارات از رسانه ملی بیشتر بود. اما از سوی دیگر رسانههای صهیونیستی سعی در کوچک نمایی و بی اهمیت جلوه دادن حادثه داشتند که در این زمینه انتظار بود رسانه ملی به نحو بهتری خبر حادثه را پوشش دهد. تبیین تمام جوانب و ابعاد واقعه به شکل صحیح و روایت درست و دقیق از این حادثه نکته دیگری است که از رسانه ملی انتظار میرود در پوشش دهی اخبار مهم و فوری مورد توجه قرار دهد. علت و چرایی انجام این اقدام از سوی ایران مساله مهمی است که باید به درستی تبیین شود تا بهانه دست معاندین و یا افراد بی اطلاع و کم اطلاع داده نشود. همچنین مساله حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران، چرایی آن و نحوه انجام آن و انگیزههای اسرائیل از این اقدام باید به دقت تبیین شود تا عملیات وعده صادق که در پاسخ به این اقدام متجاوزانه رژیم صهیونیستی صورت گرفت به درستی و با دقت مورد تحلیل کارشناسان و عموم مردم قرار گیرد.
دکتر فرهودی بیان کرد: به دلیل اینکه بسیاری از رسانههای معاند قصد ایجاد اسلام هراسی و ایران هراسی دارند لذا وظیفه اطلاع رسانی دقیق از سوی رسانه ملی بیشتر باید اهمیت داده شود و جوانب و ابعاد و چرایی وقوع این حادثه بهتر است به خوبی تبیین شود. علاوه بر اطلاع رسانی به عموم مردم، جهت دهی تحلیلهای مردم هم از اهمیت زیادی برخوردار است تا ارزیابیهای آنها به درستی و دقیق صورت بگیرد. ایجاد آرامش و امنیت روانی در بین مردم هم از نکات بسیار مهمی است که باید رسانه ملی به آن توجه داشته باشد. حتی در موضوعات و اتفاقات کم اهمیتتر معمولا اطلاع رسانیهایی از قبل انجام میشود، اما در خصوص عملیات وعده صادق که پاسخ تنبیهی ایران به اسرائیل است که در تاریخ بی نظیر بود و مانند آن را شاهد نبوده ایم متاسفانه از قبل هیچ اطلاع رسانی صورت نگرفت.
وی گفت: یکی دیگر از جنبههای مهندسی پیام در زمان وقوع بحران است که با در نظر گرفتن مولفههای مهندسی پیام انتظار است که مدیریت بحران در سه سطح درون کشوری (داخلی)، برون کشوری (خارجی) و محیط عملیات برون کشوری صورت پذیرد. در قضیه عملیات وعده صادق رسانه ملی در این سه سطح وظیفه خطیری به عهده داشت و دارد. چنانچه در مدیریت بحران داخلی به خوبی عمل نکند به دلیل سوء برداشتها و عدم اطلاع از جوانب مختلف عملیات وعده صادق ممکن است در ذهن بسیاری از مردم سوالات مختلفی شکل بگیرد که بدون پاسخ باقی میماند و، چون از جانب رسانه ملی تغذیه خبری صحیح و اقناع کننده اتفاق نمیافتد مردم به سراغ رسانههای بیگانه میروند و اخبار مربوط به عملیات را از طریق آن رسانهها پیگیری میکنند که این خود مصداق بارز بحران داخلی است. در سطح مدیریت بحران خارجی انتظار است که رسانه ملی به تکنیکهای خبری رسانههای خارجی و بعضا معاند توجه داشته باشد و از آنها غافل نماند تا قضیه عملیات وعده صادق را وارونه جلوه ندهند که همین امر باعث میشود بعد بین المللی خبر خدشه دار شود و تحلیل و ارزیابی سایر کشورها در این موضوع به درستی شکل نگیرد. در سطح مدیریت بحران محیط عملیات برون کشوری رسانه ملی باید به تاثیر مخرب رسانههای رقیب و معاند بر اذهان عمومی کشور دقت داشته باشد و راهکارها و استراتژیهای مناسب جهت مواجهه با این نوع بحرانها نیز تبیین شود.
دکتر فرهودی در پایان افزود: به طور کلی مهندسی پیام در رسانه ملی در زمینه عملیات وعده صادق بیش از پیش احساس میشود و میبایست رویکرد مهندسی پیام رسانه ملی با بهره گیری از خرد اندیشمندان و متخصصان رسانه به درستی تبیین شود تا رسانه ملی بتواند در مواقع بحرانی و شرایط حساس کشور نقش خود را به درستی و با دقت انجام دهد.
در ادامه دکتر هاتف پور رشیدی بر لزوم میدان داری خبری و به دست گرفتن روایت اول تاکید کرده و گفت: در سال ۲۰۰۳ و در جریان جنگ عراق با پدیده الجزیره مواجه شدیم و در سال ۲۰۱۱ نیز تا حدودی پرس تی وی و العالم توانستند در عرصه انتشار اخبار مربوط به بهار عربی نقش مثبت و تاثیرگذاری ایفا نمایند. این اقدام نتیجه توجه به رسانه و حضور افراد متخصص در این رسانه هاست.
وی اضافه کرد: به کار گیری افراد و مدیران فاقد تخصص باعث مشکلات مختلف در رسانه خواهد شد که از جمله آنها از دست دادن روایت اول در موضوعات مختلف است.
به گفته پوررشیدی عدم به کارگیری مدیران شایسته، لایق و متخصص در شبکههای دولتی، باعث عقب ماندن رسانه از انجام وظایف در حوزه اطلاع رسانی است.
عضو هیات علمی گروه علوم ارتباطات گفت: در زمان دستگیری صدام، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) اولین خبر را در این زمینه منتشر کرد، اما به سرعت بعد از ان ۱۳۵ خبر توسط رویترز در این مورد منتشر شد. این درحالی است که ایرنا میتوانست میدان دار این خبر باشد و خبر را هم در دست داشت، اما رویترز میدان دار و روایتگر خبر شد.
در ادامه دکتر رضا سجادی نژاد معاون آموزش و پژوهش دانشکده علوم اجتماعی، رسانه و ارتباطات بیان کرد: رسانه معنای جنگ را تغییر میدهد. وی با بیان این نکته که پیوست رسانهای نباید متأخر از اقدام اصلی باشد توضیح داد: اینکه ابتدا کاری انجام شود و بعد بخواهند پیوست رسانهای برای آن تولید کنند تداعی کننده نوعی نگاه ابزاری و سنتی به رسانه است که امروز ارباب رسانه از این نگرش گذر کردهاند و معنقدند رسانه معنابخش شده است.
دکتر سجادی نژاد با اشاره به سخنان اخیر رهبری انقلاب درباره اولویت و اهمیت رسانه نسبت به موشک گفت: وقتی ماهیت و ابعاد یک عملیات در بزرگی و شگرفی و صفات دیگر مطابق ارزشهای خبری چیده شود و رسانه نه فقط ابزاری برای جنگ که تغییر دهنده معادلات شناختی به شمار آید طبیعی است که رسانهها و شبکههای اجتماعی غیروابسته را نیز به خدمت خواهد گرفت و آنها را تحت تاثیر قرار خواد داد. اینگونه دیگر رسانه تنها ابزار جنگ نخواهد بود بلکه تغییر دهنده معنای جنگ خواهد بود.
دکتر سجادی نژاد در بیان نکتهای دیگر با طرح سؤالی از اساتید حاضر در این میزگرد پرسید: آیا درست است که همه ظرفیت رسانه را به یک خبر اختصاص دهیم؟ آیا اختصاص دادن همه ظرفیت رسانه ملی و حکومتی به یک عملیات نظامی، در صورت عدم موفقیت، ریسک بالایی ندارد و بهتر آن نیست که برخی از ظرفبت رسانهای را به موضوعات دیگر اختصاص دهند تا در صورت عدم موفقیت احتمالی بتوانند افکار عمومی را مدیریت کنند؟ افزون بر اینکه اگر این هوشمندی وجود داشته باشد که به سایر اخبار نیز پرداخته شود تاثیرگذاری آن بیشتر خواهد بود.
او همچنین به برخی شخصیتهای سخنور خرده گرفت که بدون آنکه مسئولیتی در حوزه سخنگویی نظام داشته باشند در مورد موضوعات تخصصی اظهار نظر میکنند و هزینه میتراشند. این استاد دانشکده علوم اجتماعی، رسانه و ارتباطات در پایان به استراتژی لازم برای مدیریت «خبرفوری»ها پرداخت که در چالشهای نظامی و امنیتی، انگاری هیچ استراتژی مشخصی برای مدیریت آنها و جود ندارد.
در ادامه این میزگرد دکتر سیدعلی محمد رضوی استاد جامعهشناسی و رسانه بیان داشت: اسرائیل در سانسور بعد بین المللی عملیات وعده صادق موفق نشد. وی با اشاره به خط سیر عملیات وعده صادق اشاره کرد که در دست رسانههای جریان اصلی بود.
وی گفت: در ابتدا تلاش شد با جو سانسور در اسرائیل عملیات ضعیف نشان داده شود. اما هر چه جلو رفت آنها اعتراف کردند به بزرگی واقعه و این یک موفقیت رسانهای برای ایران بود.
استاد دانشکده علوم اجتماعی، رسانه و ارتباطات ضمن تاکید بر بعد بین المللی عملیات وعده صادق به نظریه جان مرشایمر تحت عنوان رئالیسم تهاجمی اشاره کرد که هر کشوری سعی میکند خودش را در عرصه بین الملل اثبات کند.
این استاد دانشکده رسانه تصریح کرد: تصور در مورد ایران این بود که غالبا در مقابل اتفاقات سکوت میکند، اما با عملیات وعده صادق این تفکر دگرگون شد که ایران در مقابل تجاوز واکنش لازم را دارد. نه تنها وضعیت این رویکرد تهاجمی مخدوش شد علاوه بر این افکار نظام بین الملل را به خود درگیر کرد. این نقطه قوت برای ایران محسوب میشود.
دکتر رضوی در ادامه افزود: مرشایمر در کتاب خود اشاره کرده که اسرائیل در آینده دچار چالشهای مختلف در خاورمیانه خواهد شد. علت این است که امریکا بیشتر دنبال شکل گیری ارتباطات و تعاملات سیاسی و اجتماعی است تا اقدامات خشونت آمیز و حملات مختلف. اما چون اسرائیل این روند را ندارد ممکن است حمایت امریکا را از دست بدهد. چنان که امریکا از نتانیاهو میخواست جواب حمله ایران را ندهد.
دکتر مجید مبینی مقدس در ابتدا بیان داشت: امروز در دنیا چالشها و درگیریها، چالشهای رسانهای است. رسانهها بیش از موشک و پهپاد و هواپیما در عقب راندن دشمن تاثیر میگذارند.
وی گفت: عملیات نظامی وعده صادق را میتوان از منظر ارتباط شناختی مورد تحلیل قرار داد و ابعاد جنگ رسانهای جاری بین ایران و اسرائیل را با تکیه بر نظریات و تکنیکهای خبری بررسی کرد که بخشی از آن شامل موارد ذیل است:
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب افزود: اسرائیل و سایر دشمنان یا رقبای منطقهای ایران کوشیدند اذهان مردم ایران، منطقه و جهان را از توجه به عملیات نظامی ایران بازدارند. در سطح ملی، برجسته کردن اجرای قانون مقابله با بیحجابی مورد توجه رسانههای فارسی بیگانه قرار گرفت. در سطح بینالمللی نیز تصمیم اخیر ترکیه برای رهسپاری کشتی “آزادی ۲” به سمت غزه میتواند در این راستا تحلیل شود.
وی ادامه داد: همان گونه که انتظار میرفت و در عملیات عینالاسد نیز اتفاق افتاد، رسانههای متخاصم سعی در کوچک نشان دادن این عملیات نظامی کردند. از سوی دیگر، ایران با استفاده از تکنیک اقناعی «گواهی دادن» به سراغ شخص ثالث رفت و اعتراف مقامات غربی و اسرائیلی در تایید عظمت عملیات را بازنشر کرد که در این مورد، ایران موفقتر عمل کرد.
دکتر مجید مبینی مقدس گفت: اسرائیل با طرح ماجرای اصابت ترکش ضدموشک به یک کودک، سعی در تحریک عواطف داشت. از سوی دیگر، نمیتوانست اشارهای به کشته یا زخمی شدن مردم اسرائیل کند، چرا که باعث ایجاد ترس در جامعه اسرائیل میشد. اما ایران در این زمینه میتوانست بر روی این موضوع که عامدانه مردم اسرائیل را هدف نگرفته بسیار مانور دهد و چهره انسانی و اسلامی خود را آشکارتر کند؛ اما چنین نشد. در عین حال انتشار تصاویر عبور پهپادهای ایرانی بر فراز کربلا (برای مخاطب شیعه) و مسجدالاقصی (برای مخاطب عرب و مسلمان) در این سطح قابل تحلیل و ارزشگذاری است.
وی تصریح کرد: ایران در روزهای منتهی به عملیات، توانست به خوبی از تکنیک عملیات روانی ارعاب برای به هم ریختن فضای اسرائیل استفاده کند و موفق عمل کرد. از سوی دیگر، رسانههای اسرائیلی با تاکید بر پیامدهای نظامی و اقتصادی حمله ایران و پاسخ اسرائیل، سعی در ایجاد رعب در مردم ایران داشتند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: به نظر میرسد اتاق فکر رسانهای اسرائیل، با نشر فیلمهای اصابت موشک که مربوط به حوادث دیگری بود و سپس تکذیب آنها، سعی کرد اعتماد مخاطبان به فیلمهای واقعی ناشی از اصابت موشکهای ایرانی را از بین ببرد. در این امر، هوشمندی دوچندان رسانههای ایرانی به خصوص رسانههای رسمی ضروری است.
وی در پایان افزود: در مجموع میتوان گفت ایران در مدیریت رسانهای عملیات وعده صادق نسبت به عملیاتهای پیشین (عین الاسد و اربیل) و نسبت به رسانههای اسرائیلی تا این لحظه موفقتر عمل کرده است.
در پایان این جلسه نیز دکتر عبدالله گودرزی بیان کرد: ایجاد اتاق فکر و تصمیم گیریهای به موقع در رسانه ملی ضروری است. وی با طرح این سوال که چرا رسانه ملی با این عظمت با تاخیر وارد میدان عمل شد اشاره کرد بعضی شبکهها خوب عمل کردند مثل شبکه افق و شبکه یک هم برنامه زنده در پوشش خبر عملیات وعده صادق به نحو مطلوب عمل کردند. اما در مقایسه با قبل شبکه خبر بهتر توانست وقایع اصفهان را در این اواخر پوشش دهد و لحظه به لحظه اخبار واقعه را انعکاس داد.
دکتر گودرزی در پایان به غافلگیری شبکه خبر در اتفاق وعده صادق اشاره کرد و گفت: حتی این قضیه قابلیت تبدیل شدن به رساله دانشجویی هم دارد. تصمیم گیریهای به روز و به موقع در رسانه ملی به خوبی انجام نمیشود و در مقایسه با شبکههای مختلف از جمله الجزیره با تاخیر بیشتری تصمیمات عملی میشود چرا که اتاق فکر آنها به خوبی عمل میکند و خلا اتاق فکر در رسانه ملی به چشم میخورد همچنین ایشان به عدم جسارت در پخش اخبار مهم اشاره کرد.